این شخص کیست؟

ساخت وبلاگ

شخصی کنار جوی آبی نشسته بود ، دید سیبی بر روی آب می آید دست برد و سیب را برداشت و خورد .

 بعد از خوردن سیب به فکر افتاد که این سیبی که خوردم از کجا بود ؟ از کدام باغ بود ؟

رفت تا به باغی که سیب از آن باغ بود ، رسید . وقتی صاحب باغ را پیدا کرد از او سئوال کرد :

 من سیبی از روی آب برداشتم و خوردم و بعد فهمیدم که سیب از باغ شما بوده است . 

نزد شما آمده ام که مرا حلال کنید یا آنکه قیمتش را بپردازم . صاحب باغ در جواب گفت :

 این باغ فقط از من نیست ، ما چهار برادریم و من سهم خودم را به شما بخشیدم . گفت : 

بسیار خوب ، آن سه برادر کجا هستند ، جواب داد : دو تا دیگر از برادرانم در ایران هستند 

و یکی در خارج از ایران نزد آن دو برادر رفت و حلالیت طلبید و سپس بار سفر بست و

 به خارج از ایران رفت ( گویا برادر دیگر در شوروی بوده است ) و خود را به در خانه 

ی آن برادر رسانید و قصه را بیان کرد . آن برادر چهارم تعجب کرد که این فرد کیست 

که برای یک چهارم سیب این همه راه را طی کرده و به اینجا آمده تا حلالیت بطلبد . گفت 

: من سهم خودم را به شما بخشیدم ولی به یک شرط . و آن شرط این است : دختری دارم 

از چشم ، کور و از زبان ، لال و از گوش ، کر است اگر قبول کنی با او ازدواج کنی حلالت می کنم

 و الا نهجوان قدری تامل کرد و پذیرفت وقتی مراسم عقد تمام شد و داخل حجله رفتند ،

 عروس را حوریه ای از حوران بهشتی دید . از حجله بیرون آمد و به پدر دختر گفت : 

شما گفتید دخترتان کور و کر و لال است . گفت : آری ، من دروغ نگفتم ، گفتم :

 کور است چون تا به حال چشمش به نامحرم نیفتاده ، و اینکه گفتم : کر است ، 

گوش او صدای نامحرم و صدای ساز و آواز و غنا نشنیده ، و گفتم : لال است ، 

زبانش به دروغ و غیبت و ناسزا و تکلم با نامحرم باز نشده است . مدتها از درگاه

 حضرت حق درخواست می کردم که خدایا داماد خوبی که هم کفو این دختر باشد به

 من مرحمت کن . خدا دعای مرا مستجاب کرد و دامادی متقی چون تو که این همه 

مسافت راه را پیمودی ، برای این که یک چهارم سیبی را که خوردی حلال باشد نصیبم کرد

؟؟؟

این فرد چه کسی است؟

حـریم آســــــمانی...
ما را در سایت حـریم آســــــمانی دنبال می کنید

برچسب : این شخص کیست, نویسنده : 6harimeasemanie بازدید : 30 تاريخ : جمعه 26 آذر 1395 ساعت: 10:24