روزی کشاورزی متوجه شدساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی معمولی امّا با خاطره ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود. بعداز آن که در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی ازکودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند مدد خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه ای دریافت نماید. کودکان به محض این که موضوع جایزه مطرح شد به درون انبار هجوم آوردند و تمامی کپّه های علف و یونجه,آرام ...ادامه مطلب
دلم آرامشی میخواهد به وسعت اقیانوس آرام,آرامش,آرامش دوستدار,آرامش در حضور دیگران ...ادامه مطلب